واژه های سرگردان

ساخت وبلاگ
یک شب هایی هم هست
دستت به قلم نمیرود!
اسم این شب ها را گذاشته ام...
شبی که واژه سرگردان است.....!
باید تو باشی...
بنشینی روبه روی ام..!
خیره شوی به من!
تا بنویسم طرز نگاه کردنت را!
تا این واژه های سرگردان کمی آرام بگیرند!!
میشود کمی هم لبخند بزنی؟!
گناه دارند کلمات بیچاره!!
بس که از نبودنت نوشتمشان رنگ باخته اند...
میخواهم با قلم و کاغذ مست کنم!
با واژه ها سماع کنم!!
فقط مانده ام با چشمانت چه کنم..؟
میشود چشمانت انتشارات نوشته هایم باشند...؟
و در صفحه اول بنویسم تقدیم به عطر تنت.....؟
میشود....؟
میخواهم از آمدن بنویسم....
از ماندن....
از بودن...
میشود بیایی و بمانی و نروی؟

علی سلطانی

پ.ن:یه نور تو تاریکی چه حسی میده؟به نظرم حس امنیت....

همین که هستی کافیه چه دور چه نزدیک....

مسافر خسته شب...
ما را در سایت مسافر خسته شب دنبال می کنید

برچسب : واژه,های,سرگردان, نویسنده : 6dosjon13 بازدید : 115 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 15:56